بازگشت

سرانجام نيكوكاران و بدكاران


قرآن در اينجا يك نوع جمع بندى از آيات آغاز سوره و آيات اخير مى كند, وتفاوت حال انسانها را به هـنـگامى كه در آستانه مرگ قرار مى گيرند مجسم مى سازد كه چگونه بعضى در نهايت آرامش و راحـتى و شادى چشم از جهان مى پوشند, وجمعى ديگر با مشاهده دورنماى آتش سوزان جهنم با چه اضطراب و وحشتى جان مى دهند؟.
نـخـسـت مى فرمايد: كسى كه در حالت احتضار و واپسين لحظات زندگى قرارمى گيرد ((پس اگر او از مقربان باشد )) (فاما ان كان من المقربين ).
(آيه )ـ ((در روح و ريحان و بهشت پرنعمت است )) (فروح وريحان وجنة نعيم ).
((روح )) و ((ريـحـان )) الـهـى شامل تمام وسائل راحتى و آرامش انسان و هرگونه نعمت و بركت الهى مى گردد.
(آيه )ـ سپس مى افزايد: ((اما اگر از اصحاب يمين باشد)) (واما ان كان من اصحاب اليمين ).
هـمـان مردان و زنان صالحى كه نامه اعمالشان به نشانه پيروزى و قبولى به دست راستشان داده مى شود.
(آيه )ـ به او گفته مى شود: ((سلام بر تو از سوى دوستانت كه از اصحاب يمينند)) (فسلا م لك من اصحاب اليمين ).
بـه ايـن تـرتـيـب فـرشـتـگان قبض روح در آستانه انتقال از دنيا سلام يارانش را به اومى رسانند, همان گونه كه در آيه 26 همين سوره در توصيف اهل بهشت خوانديم :((الا قيلا سلا ما سلا ما)).
(آيـه )ـ سـپـس به سراغ گروه سوم مى رود كه در اوائل سوره از آنها به عنوان اصحاب الشمال ياد شـده بـود, مى فرمايد: ((اما اگر او از تكذيب كنندگان گمراه باشد))(واما ان كان من المكذبين الضالين ).
تـعـبير ((مكذبين ضالين )) مى تواند اشاره به اين نكته باشد كه در ميان گمراهان افرادى هستند مـسـتـضعف و جاهل قاصر, و عناد و لجاجتى در برابر حق ندارند, آنهاممكن است مشمول الطاف الهى گردند, اما تكذيب كنندگان لجوج و معاند حتماگرفتار عذاب الهى مى شوند.
(آيه )ـ ((با آب جوشان دوزخ (و حرارت و سموم آن ) از او پذيرايى مى شود))! (فنزول من حميم ).
((و سرنوشت او ورود در آتش جهنم است )) (وتصلية جحيم ).
آرى ! در هـمـان آستانه مرگ نخستين عذابهاى الهى را مى چشند و طعم تلخ ‌كيفرهاى قيامت در قبر و برزخ در كام جانشان فرو مى رود.
(آيه )ـ و در پايان اين سخن , مى افزايد: ((اين مطلب حق و يقين است ))(ان هذا لهو حق اليقين ).
((هذا)) اشاره به احوال گروههاى سه گانه اى است كه قبلا ذكر شده .
(آيـه )ـ ((حـال كـه چنين است : ((پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن )) و اورا منزه بشمار (فسبح باسم ربك العظيم ).
تـعـبـير به ((فسبح )) (پس تسبيح كن ) اشاره به اين حقيقت است كه آنچه درباره اين گروههاى سـه گانه گفته شد عين عدالت است , و بنابراين خداوندت را از هرگونه ظلم و بى عدالتى پاك و مـنـزه بشمار, و يا اين كه اگر مى خواهى به سرنوشت گروه سوم گرفتار نشوى او را از هرگونه شرك و بى عدالتى كه لازمه انكار قيامت است پاك و منزه بدان .
بـسـيارى از مفسران نقل كرده اند كه پس از نزول اين آيه پيامبر فرمود: ((آن را درركوع خود قرار دهيد)) سبحان ربى العظيم بگوئيد.
((پايان سوره واقعه )).