بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:گوش دادن به موسيقي مطرب و شاد، حرام است، ولي امروزه روان شناسان مدعي هستند كه گوش دادن به موسيقي ريتميك و شاد نه تنها روي انسانها بلكه روي حيوانات اثر ميگذارد و باعث شادي و نشاط ميشود. آيا جوان امروزي نبايد به موسيقيهاي شاد و پاپ گوش دهد؟


جواب:

موسيقي موضوعي نيست كه بتوان به سادگي در مورد آن قضاوت نمود، تأثير موسيقي بر روح و روان انسان بسيار گسترده و حتي بعضاً ناشناخته است و انواع مختلف موسيقيها، در روح و روان انسان، آثار بسيار متفاوتي ايجاد ميكنند. به همين خاطر نظر دانشمندان در مورد آنها، مختلف است.

بعضي از دانشمندان گفتهاند موسيقي به ويژه آهنگهاي تند و حساس، تحريكاتي در اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك به وجود ميآورد كه در نتيجه تعادل اعصاب به هم ميخورد و انسان دچار ضعف اعصاب ميگردد. ضعف اعصاب امراض ديگري (از قبيل اختلال حواس، پريشاني، جنون، مشكل شنوايي و نابينايي، سل و غيره) به وجود ميآورد. به علاوه موسيقي به سبب ايجاد هيجانات روحي و مغزي گاهي به حمله و خفقان قلبي منجر ميشود و باعث سكته و مرگ ناگهاني ميگردد.

دكتر ولف آدلر پرفسور دانشگاه كلمبيا ميگويد: بهترين و دلكشترين نواهاي موسيقي، شومترين آثار را روي سلسله اعصاب انسان باقي ميگذارد. اصولاً شنيدن موسيقي و كنسرت در اعصاب يك نوع اثر تخديري ايجاد ميكنند. گاهي آن چنان شديد است كه شنونده را مانند افراد بهت زده ميسازد و لذت فوقالعادهاي كه افراد از آن ميبرند، از همين اثر تخديري است. واضح است كه اين گونه تخديرها زيانهاي فراواني دارد. آمار جنايت هايي كه نمودار اين حقيقت است، بسيار است.

يك مجله سوئيسي نوشت: جمعيتي حدودي 150 هزار نفر در ميداني گرد هم آمده بودند و پس از اجراي يك كنسرت آن چنان به هيجان آمدند كه ويترينها را شكسته و مغازهها را ويران كردند و عدهاي زخمي و مجروح شدند.

در ايالت لتيل راك جواني پيانو ياد ميگرفت. نغمات موسيقي چنان در روح آن جوان هيجان ايجاد كرد كه بدون دليل از جاي برخاست و با نوزده ضربه چاقو معلم خود را از پاي درآود.(1)

غير از ضررها ضررهاي اقتصادي نيز به واسطه موسيقي بر انسان و بر جامعه تحميل ميشود. هزينههاي سنگيني كه امروزه خرج مجالس موسيقي و شهوتراني ميشود، ضربههاي جبران ناپذيري به اقتصاد جامعه ميزند و در عوض آن هيچ نفع چشمگيري به جامعه نميرساند.

ضررهاي اخلاقي مهمترين ضررهاي موسيقيهاي تند است. اگر گناهان و آلودگيهايي را كه در مجالس موسيقي انجام ميشود، به حساب آوريم، ميفهميم كه موسيقي چه سهم بزرگي در به وجود آوردن ناپسنديها و پليديها دارد.

موسيقي با نغمههاي به ظاهر دلرباي خود، لطمههاي وحشيانهاي به اخلاق و دين و فضيلت ميزند. موسيقي مخصوصاً در محافل مختلط و به ويژه اگر خواننده زن باشد، جز شهوتران و وقت كشي چيزي نصيب انسان نميكند، در نتيجه مفاهيم مقدسي چون مروت، حيا، عفت، امانتداري، برادري، كوشش و فعاليت به فراموشي سپرده ميشود.

گوش دادن مفرط به موسيقي انسان را از خدا غافل و دور ميسازد و باعث جدايي انسان از معنويت و حتي جبههگيري در برابر مذهب و متدينان ميشود.

امام صادق(ع) فرمود: الغنا يورث النفاق؛(1) غنا باعث نفاق ميشود. پيامبر(ص) فرمود: غنا و موسيقي در قلب، نفاق ميكارد، همان طور كه در زميني به واسطه آب سبزي روييده ميشود.(2)

باز فرمود: خداوند مرا مبعوث كرد تا رحمت براي عالميان باشم و معازف و مزامير (الات موسيقي و قمار) و امور جاهليت را نابود سازم.(3)

اگر موسيقي مطرب و شهوتزا و هجيانانگيز باشد و انسان را به وادي شهوتراني بكشاند، حرام است. البته اگر مطرب نباشد و فقط صداي مطلوبي باشد و در انسان ايجاد هيجان و حرارت شهوي نكند حرام نيست. اگر برخي از دانشمندان گفتهاند كه موسيقي غذاي روح است يا باعث شادي ميشود، مرادشان همين نوع موسيقي است كه مفسدهاي نداشته باشد.(4)

اسلام مخالف شادي و شادماني نيست و تفريحات سالم جزء برنامههاي يك مسلمان است، به همين خاطر گوش دادن به موسيقي آرام و مطلوب در حد محدود در بعضي اوقات خوب و پسنديده و شايد لازم باشد. اما بايد دانست شادي و شادماني تنها در گوش دادن به موسيقي منحصر نميشود. ثانياً درست است كه موسيقي شادي آفرين است؛ اما گاهي ضررهاي آن بيشتر از شادي لحظهاي آن است، عادت به اين گونه موسيقيها در انسان ايجاد غفلت و سستي نموده و او را از خدا دور ميسازد.

و از نماز و عبادت و مسجد و راز و نياز خدا باز ميدارد و بهترين ساعات عمر انسان را كه ايام جواني است از بين ميبرد.

جوانان بايد با علوم و فنون مختلف آشنا باشند و با كار و تلاش و سازندگي، خود و جامعه را رو به تكامل ببرند. شاديهاي زودگذر و لحظهاي چه دردي از فرد و جامعه برطرف مينمايد و چه مشكلي را حل ميكند؟

پينوشتها:

1 - ميزان الحكمة، حديث 15086.

2 - همان، حديث 15091.

3 - همان، حديث 15076.

4 - بيست پاسخ، ص 183، با تلخيص.