بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:اينجانب دختري 20 ساله هستم دانشجوي رشته تجويد، پايبند به اصول ديني و عقيدتي و مذهبي هميشه سعي مي كنم نمازم را سر موقع بخوانم به مجالس لهو و لهب و غنا نمي روم (اينها را نمي گويم كه به حساب ريا بگذاريد بلكه بتوانيد بيشتر و بهتر كمكم كنيد) از وقتي كه خودم را شناختم سعي كردم خدايم را از خود راضي نگه دارم گاهي اين خوب بودنها مدت طولاني است و گاهي اوقات فقط مدت كوتاهي.

علت نوشتن نامه به شما اين است كه بپرسم چه كاري انجام دهم تا واقعاً و از صميم قلب درس خواندن و كار كردنم، خوردن و خوابيدنم و همه كارهايي كه انجام مي دهم فقط نيت خدايي داشته باشد. چه كنم تا به هيچ كس حسودي نكنم و كلمه خدايا شكرت از زبانم نيفتد. و چه كنم كه شيطان را از خود دور نگه دارم و غرور و تكبر به سراغم نيايد و تمام كارهايم قربه الي الله باشد. دائم الوضو و ذكر باشم و نماز شبم را ترك نكنم و خداي متعال من را براي خودش جدا كند و خدايي شوم. چه كنم كه سرباز واقعي امام زمان (عج) باشم و قلب آقا را از خودم راضي نگه دارم. شايد در جوابم بنويسيد ترك محرمات و انجام واجبات ولي من اين را خودم مي دانم و سعي كردم انجام دهم ولي تاكنون كه به موفقيت صد درصد نرسيده ام. من دستور العمل سير الي الله را مي خواهم سير و سلوك معنوي يا كتابهايي به من معرفي كنيد يا بگوييد من چه كار انجام دهم. در خاتمه كارهايي كه هر روز انجام مي دهم برايتان مي نويسم تا اگر خواستيد برنامة هفتگي يا روزانه برايم بنويسيد اين كارها را از آن خذف كنيد.

من معمولاً صبحها بعد از نماز دعاي عهد مي خوانم و سعي مي كنم هر روز يك حزب قرآن بخوانم بعضي روزها هم بيشتر مي خوانم. هر هفته دعاي كميل مي روم . سعي مي كنم كارهاي خوب انجام دهم ولي اين مرا راضي نمي كند و احساس مي كنم هيچ كاري انجام نمي دهم با اينكه دانشجوي قرآن هستم ولي از خودم راضي نيستم و هميشه خودم را با آدمهاي بزرگ دنيا مقايسه مي كنم از اينكه از علم و دانش بهره مند نيستم ناراحتم و احساس مي كنم بدترين و گناهكارترين آدم هستم مخصوصاً از نمازم خيلي ناراضي ام و مي ترسم و آنقدر كه از نمازم مي ترسم از هيچ كار ديگري واهمه و ترس ندارم خيلي سعي مي كنم در نمازم حواسم به خودم باشد كه چه مي خوانم و نمي توانم. حدود يكسال است كه مي خواهم نمازو اعمالم را درست كنم ولي هنوز كه نتوانسته ام. برايم دعا كنيد.


جواب:



آرمان پاكي كه داريد شايسته تحسين است و رهنمود ما در اين راستا رعايت چند امر است:

الف)- بر ميزان خودسازي خود بيفزاييد و با مطالعه قرآن و نهجالبلاغه و ديگر متون اسلامي شاخصهاي ارزش را در نظر بگيريد و خود را با آن معيارها تطبيق دهيد و به جبران كمبودهايي كه احساس ميكنيد بپردازيدب)- به مطالعه تاريخ بپردازيد و از حالات بزرگان اعم از انبيا، ائمه و ساير شخصيتها الگوسازي نموده و الهام بگيريد. ج)- با بزرگان، علما و دانشمندان و اهل دل نشست و برخاست بيشتري داشته باشيد. علي (ع) ميفرمايد: اكثر مدارسة العلماء و منافثة الحكماء با علما و دانشمندان رفت و آمد زيادي داشته و به گفت و شنود با آنان بپردازيد،(1)از جمله در سفرهاي خود به شهرها سراغ شخصيتاي آن منطقه برويد كه قهراً در اين غواصي به اشياي گرانبهايي دست خواهيد يافت.

د)- در محافل مذهبي و شايسته حضور فعال پيدا كنيد.

ه)- اگر استاد اخلاق شايستهاي در دسترس داريد با گروهي از هم فكران خود به محضرش بشتابيد و از او بخواهيد درس اخلاقي به طور هفتگي براي شما ايراد فرمايند.و)- پيشنهاد ديگري كه مجرّب بوده و اثر شايستهاي خواهد داشت برگزاري محافل انس با دوستان اهل دل و پرداختن به امور اخلاقي و عرفاني است. در اين محافل هر كس به نوبه خود نكتهاي را بيان ميكند از خاطرات جالب و شايستهاي كه ديده يا شنيده است، از نكات شيريني كخورده و مطالعه كرده است اشعار زيبا، آيات قرآن، تعبيرات دلنشين نهجالبلاغه و ديگر متون اسلامي، فرازهايي از نيايشها و حالات عرفا و بزرگان، تكههاي تاريخي كوتاه و زيبا، تحليلهاي جالب و شنيدني در اين محافل مطرح ميشود. از طرفي در اين محافل نكات چندي به دي بايد رعايت شود: الف)- احتراز از غيبت و بدگويي اين و آن ب)- احتراز از خودنمايي و تظاهر ج)- احتراز از سخنان لغو و پوچ و بيفايده يا كم فائده د)- رعايت كمال ادب و احترام نسبت به يكديگر ه)- احتراز از ركيك گويي و شوخيهاي ناشايست و)- اجتناب از تشريفات.ز)- از دعا و نيايش غفلت نكنيد. براي دعا وقت شايستهاي را اختصاص دهيد و دعاهاي دلنشين را گزينش نموده و با رعايت اختصار در هر فرصت خود را بدان مترنّم سازيد. ر)- اشعار دلنشين و زيبا در بعد اخلاق و عرفان را فراموش نكنيد و در فراغتها، خلوتي داشته و با خود زمزمه كنيد، نظير اشعار دلنشين باباطاهر، حافظ، سعدي، مولوي و براي آگاهي بيشتر ر. ك: 1- سيري در نهج البلاغه، شهيد مطهري ب)- اخلاق از نظر همزيستي، محمد تقي فلسفيج)- شرح دعاي مكارم الاخلاق، محمد تقي فلسفي د)- شعلههاي عرفان، هما نواب ه)- انسان كامل، شهيد مطهري و)- عرفان و حماسه، جوادي آملي ز)- سيره پيشوايان، مهدي پيشواييبراي اين كه در راه دينداري و بندگي خداوند موفق باشيم بايد در زندگي برنامهريزي كنيم، برخي از برنامههاي مفيد عبارتند از: الف)- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر كاري كمي مكث كنيد اگر واجب است حتماً انجام دهيد اگر حرام است حتماً ترك كنيد و اگر نه حرام است نه وا در انجام و ترك آن مختاريد اين سه چيز را قبل از انجام هر كاري مشخص كنيد سپس انجام دهيد. اصل اين توجه و مراقبه چندين فايده دارد اولاً انسان به حرام نميافتد و نيز واجبي از او ترك نميشود. ثانياً: انسان را از غفلت شبانهروزي ميگيرد. ثالثاً: ترك حرام و فاجب به قصد قربت خود عبادت به حساب ميآيد ميتوان فعل تمام واجبات و ترك تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتي افعالي كه نه واجب هستند نه حرام ميتوان با قصد قربت آنها را عبادي كرد مثلاً خوابيدن با اين قصد باشد كه تجديد نيرو شود تا انسان عبادت خدا كند و به محاسبه بنشيند كه آيا مراقبه طول روز را خوب انجام داده يا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر كاري مراقبهاش را انجام داده بلكه آن كار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهميد فلان كار حرام است در عمل هم آن را ترك كرده يا اگر در اول فهمي واجب است در عمل آن را انجام داده اينجا شكر خداي را هر چند زباني به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علتيابي كند تا به مرور نقصها و علت عدم موفقيت را كشف كند تا بعد از سالها به جايي برسد كه حتي يك گناه از او صادر نشود و خلاصه اين كه مدار مراقبه و محاسبها انجام واجبات و ترك محرمات ميباشد. حضرت علي (ع) ميفرمايند: ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الي المآثم همانا اين نفس پيوسته به بدي و زشتي امر ميكند پس هر كسي آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولي او انسان را رها نميكند و)- او انسان را به سمت گناهان ميكشاند،(3) بنابراين مه و محاسبه را بايد جدي گرفت كه از اساسيترين دستورات اخلاقي و سازنده ميباشد.الف)- نماز اول وقت: اگر كار اهمي با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترك نكنيد. روايات و نيز بزرگان نماز اول وقت را اكيداً سفارش كردهاند. امام صادق (ع) ميفرمايند: لكل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و ليس لاحد ان يتخذ آخر الوقتين وقت الا من علة و انما جعل آخر الوقت للمريض و المعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله براي هر نمازي دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضيلتتر است و براي كسي نشايد كه آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ كند مگر از روي علتي و آخر وقت فقط براي شخص بيمار و ناتوان و كسي كه داراي عذري است ميباشد و اول وقت خشنودي خدا را دربردارد ولي آخر وقت عفو خدا را،(4) ج)- مستحبات نشاط آور: از ميان مستحبات از نمازهاي نافله گرفته تا دعاي كميل و ندبه و فقط و فقط آنهايي را انجام دهيد كه براي شما نشاط آور است و از تحميل نفس بر مستحبات پرهيز كنيد فقط به اقبال قلب بنگريد هر عمل مستحبي كه قلب بدان اقبال داشت و برايتان نشاط بخش و حالآور بود به همان اكتفا كنيد، حتي نسبت به نماز شب كه سفارش زيادي شده است اگر نشاط نداشتيد يا اصلاً نخوانيد يا خيلي خيلي خلاصه در ظرف ده دقيقه تمام يازده ركعت را با حذف مستحبات بخوانيد. د)- توسل به ائمه معصومين (ع): گاه گاهي مخصوصاً به اقتضاي حال و اقبال قلب به ائمه معصومين (ع) توسل جوييد و توفيق و حاجات خود را از آن معادن كرم بخواهيد.

ه)- دائمالوضوء: سعي كنيد هميشه وضودار باشيد و اگر براي شب قبل از خواب وضو بگيريد كافي است و چنانچه نيمهشب براي كاري برخاستيد و خواستيد دوباره بخوابيد وضو لازم نيست اگر آب وضو را با حوله خشك كنيد از جهتي بهتر است.و)- زيارت اهل قبور: هفتهاي يك بار به زيارت اهل قبور مؤمنين و شهداي عزيز برويد و اگر وقت خلوتي را انتخاب كنيد تا تأمل بيشتري كنيد و گذرا بودن دنيا بيشتر در دلتان جا افتد خيلي بهتر است هدف اين است كه دل تكان بخورد و رغبت خود را به دنيا كم كند و به فكر آخرتو عالم قبر و قيامت بيفتد.

ز)- بالا بردن سطح معلومات ديني و اجتماعي خود توسط مطالعه كتب ديني مخصوصاً كتابهاي تفسيري و شركت در جلسات سخنراني و... زيرا هيچ چيز مانند علم و آگاهي مقام انسان را بالا نميبرد و موجب نجات از گرفتاريهاي ديني و دنيوي نميگرهر اندازه انسان در برابر پروردگار خاضع تر باشد محبوبتر است اما درك اين كه واقعا به چنين موفقيت ارزشمندي نائل شده يا نه چندان آسان نيست و بلكه مصلحت انسان نيز نميباشد. زيرا موجب غرور و عدم التجاي بيشتر در درگاه خدا و مانع كسب فيوضات بيشتر است. پس آدمي هاره بايد خود را در حالت خوف و رجا نگهدارد و پيوسته در پي كسب هر چه بيشتر رضاي حق تعالي برآيد و از خودش در اين راه مدد جسته و به اهل بيت - عليهم السلام- نيز متوسل شود. البته همين پرسش را پيروان حضرت موسي (ع) از او پرسيدند حضرت موسي به مناجات خدا رفت و عرض كرد خدايا خودت ميداني سوال بندگانت چيست؟ خداوند فرمود اي موسي به مردم بگو از من راضي باشيد من از شما راضي خواهم بود ناگفته نماند رضايت از خدا از مقامات معنوي است، كه اگر كسي به اين مقام برسد به مقام تسليم و تفويض نائل آمده است و با آرامش و وقار همهء ناميمات و فراز و نشيبهاي زندگي را پشت سر ميگذارد در حالي كه هميشه به ياد خداست و آنچه از سختي به او ميرسد زيبايي مي بيندبراي كشف مرضي بودن اعمال خود بهترين راه سنجيدن آن با احكام و دستورات الهي و شيوه عملي پيشوايان دين است و لازمه اين سنجش داشتن آگاهي در حد لازم است. بنابراين حداقل كاري كه بايد انجام داد اين است كه يك دوره مسائل فقهي و اخلاقي را انسان مطالعه كند. تا در مسائل مورد نياز بدانيم خداوند چه چيز را ميپسندد و چه را نميپسندد. نيز مطالعه يك دوره تاريخ زندگي امامان (ع) مورد نياز است تا در حد توان بر اساس روش آن قدم برداريم. از سوي ديگر نيز بايد در حفظ اخلاص به طور جدي كوشيد با رعايت اين نكات ظاهر و باطن عمل اصلاح شود.

براي ارتباط با خدا و جلب رضايت او و دور شدن از وسوسههاي شيطاني، بهترين راه، توجه به عبادات و ذكر خدا و تلاوت قرآن و تدبّر در آيات آن است چون رضايت خدا در گرو طاعت و بندگي او است. در روايات آمده است: اگر ميخواهيد خدا از شما راضي شود، او را اطاعت كنيد وعي نماييد اوامر و نواهي او را مو به مو رعايت كنيد و علاوه بر انجام واجبات و ترك محرمات، مستحبات را نيز انجام دهيد. مخصوصاً نافله شب را فراموش نكنيد. (الكافي، ج 8، ص 11) تجربه و زندگي بزرگان نشان داده است كه راه همين است و بس. البته رسيدن به اين مراحل تدريجي است و نياز به زمان دارد. اين طور نيست كه با يك شبانهروز انسان بتواند بر وسوسههاي شيطاني غالب شود و اهل ذكر و معنويت گردد.و اما براي جلب رضايت مردم آنچه را براي خود ميخواهي براي ديگران نيز بخواه و آنچه را كه براي خود ناپسند ميشماري براي ديگران ناپسند بشماالف)- آنچه را كه ميدانيد مورد رضاي خدا است انجام دهيد. ب)- آنچه را كه ميدانيد مورد رضاي خدا نيست انجام ندهيد. ج)- در آنچه كه نميدانيد مورد رضاي خدا هست يا نه، احتياط كنيد. لازمه اين كه در هر كاري انگيزه اصلي جلب رضايت خدا باشداين است كه: اولاً- شخص توجه كند كه عمل او مورد رضاي خدا هست يانه؟ در نتيجه بهترين عملي را كه خداپسند است برگزيند.

ثانياً- در عمل خود انگيزههاي غير خدايي را كنار زند. مثلاً كسي كه درس ميخواند براي كسب مقام و ثروت و... تلاش نكند، بلكه به انگيزه الهي تلاش نمايد.ثالثاً- نتايج كار خود را علاوه بر تأمين نيازهاي ضروري خود، خدمت به دين و خلق خدا و رشد جامعه اسلامي قرار دهد نه اينكه آن را صرفاً در راستاي تأمين خواستها و هوسهاي مادي به كاري گيردانسان مؤمن بايد براي جلب رضايت پروردگار به چند نكته توجه نمايد:

الف)- در هر كار ابتدا با خود بينديشد عملي كه مي خواهد انجام بدهد محبوب خداوند است يا نه؟ اگر آن را مطلوب خداوند يافت انجام دهد هر چند بر خلاف خواسته نفس خود باشد و اگر آن را مغضوب پروردگار يافت ترك نمايد هر چند مطابق ميل او باشد.

ب)- پس از آنكه عمل صحيح و مرضي خداوند را برگزيد همواره بكوشد آن را كاملا خالص و صرفا براي رضاي او بجا آورد و ريا و خودنمايي كه عمل را به آتش مي كشد در آن راه ندهد.

ج)- پس از انجام عمل صالح همواره مواظبت كند كه عجب و خودپسندي يا تكبر و خود بزرگ بيني در او راه نيابد و اين مراقبت را تا آخر عمر تداوم بخشد. زيرا هر اندازه شخص خود را بزرگ بيند نزد خداوند خوارتر است و هر اندازه خود را ذليل و خاضع تر بيند نزد او عزيزتر و گرامي تر است.

عقل سليم حكم ميكند كه انسان تا راهي را نشناخته است در آن قدم نگذارد زيرا ممكن است سرمايه و عمر آدمي تلف شود و عاقبت به مقصد مطلوب نرسد. روش عقلا نيز همين است تا از جادهاي شناخت كافي نداشته باشند، بدون سؤال و تحقيق آن را نميپيمايند (مخصوصاً اگر پيمودن موجب صرف مهمترين سرمايه آنها گردد). آيه شريفهاي هم كه ذكر نمودهايد همين مطلب را تأييد ميكند. منظور از فينا چه در راه رضاي خدا باشد يا در راه جهاد با نفس، يا در طريق عبادت و يا در طريق مبارزه با دشمن، در هر حال ابتدا بايد نسبت به خداوند متعال معرفت داشت و طريقه مبارزه نمودن در راه خدا رشناخت، سپس وارد عمل گشت.

اما منظور از لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا شمول حمايت و هدايت الهي