بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:در صورتي كه فردي استمناء مي كرده و نماز و روزه نيز مي گرفته و بعد از دو سال فهميده كه استمناء حرام است و بايد غسل كرد و قابل ذكر است كه فرد مورد نظر هنوز به سن تكليف نرسيده است نماز و روزه او چگونه است؟


جواب:

از آنجا كه قيام حضرت مهدي (عجل ا... فرجه) براي اصلاح كل جهان است و خداي متعال اراده نموده به وسيله ايشان تمام كره زمين پر از قسط و عدل گردد ، همه كشورهاي جهان بايد آمادگي لازم را به دست آورند ، بدين ترتيب كه مردم جهان متوجه شوند براي از بين بردن ظلم وفساد و بي عدالتي در عالماز اين سازمان هاي بين المللي ، مانند سازمان ملل متحد و امثال آن كاري ساخته نيست ؛ زيرا آنچه براي اين سازمان ها در مرحله اول اهميت دارد ، منافع خودشان است.

وقتي اين موضوع را بيشتر مردم دنيا فهميدند و از همه چيز قطع اميد كردند و دانستند دنيا به ابراهيمي بت شكن نيازمند استتا فراعنه و نمرودهاي زمان را از ميان بر دارد و مردم را نجات دهد ، آن هنگام است كه زمينة ظهور فراهم مي شود. همان گونه كه در سطح كشور ايران اسلامي ، تا بيشتر مردم در خيابان نريختند و با شاه مبارزه نكردند ، و در راه اسلام جان ندادند ، امام خميني قدس سره نتوانست به ايران بيايد.

علت غيبت حضرت ، خود مردم جهان هستند . وقتي آنها آمادگي پيدا كردند ، خداوند قادر متعال آن عزيز را از پس پرده غيبت ظاهر مي سازد . گر گدا كاهل بود ، تقصير صاحبخانه نيست ؟

از سوي ديگر امام زمان ( عجل الله فرجه ) كه غايب نيست ، بلكه او حاضر است و آن كه غايب است ما هستيم. اگر كسي در روز به داخل اطاقي برود و در را بر روي خود ببندد و خورشيد را نبيند ، اين دليل بر نبود خورشيد نيست. اين ما هستيم كه در اثر گناه و هواها و هوس ها ، دلمان تاريك شده و نمي توانيم نور جمالش را ببينيم ؛ لذا كساني كه دل هايشان تاريك نيست نه تنها امام زمان عليه السلام را مي بينند ، بلكه آنحضرت به سراغ آن ها مي رود ؛ بنابر اين ، او در عالم ،مشهود و پيداستو ما در عالم غيبت و ظلماني به سر مي بريم.

براي ظهور حضرت ولي عصر ( عجل ا... فرجه ) بايد هر كسي در حد توانش زمينه را فراهم سازد. اينطور نيست كه امام زمان ( عجل ا... فرجه ) از طريق اعجاز همه جهان را فتح كند و بعد هم بفرمايد : مردم بخوريد و بخوابيد و راحت باشيد. زيرا اين كار با هدف آفرينش سازگار نيست. زيرا هدف از خلقت انسان رشد و كمال انساني و تقرب به سوي حق تعالي است. در حالي كه راحت طلبي و تجمل گرايي وفقط به فكر دنيا بودن ، يك زندگي حيواني است. 1

بر همين اساس امام صادق عليه السلام فرمود :

ليعد احدكم لخروج القائم و لو سهما ...

براي ظهور و قيام حضرت قائم ( عجل ا... فرجه ) خود را مهيا سازيد ، اگر چه اين آمادگي در حد يك تير باشد. 2

ذكر آمادگي با يك تير به عنوان بيان مصداق و نمونه است. در حقيقت حديث مي خواهد بفرمايدكسي كه طالب و خواهان ظهور آن حضرت است ، بايد نهايت جهاد و كوشش را جهت انقلاب امام زمان ( عجل ا... فرجه ) بنمايد ، و حداقل آن تهيه يك تير براي مقابله با دشمن و كمك به مجاهدين است.

در اينجا بهتر است داستان ياقوت حلي را براي شما نقلكنيم.

اومي گويد :

من در كنارپل حلّه3 روغن فروش هستم و اسمم ياقوت است. پدرو همه فاميل پدرم از اهل سنت هستند ولي مادرم شيعه و علامند به اهل بيت عليه السلام است. يك روز با همكارانم براي كسب و كار و خريدن روغن به اطراف حلّهرفتيم به طوري كه از شهر خيلي دور شديم. پس ازگشت و گذار در صحرا و دهات و خريدن روغن ، آنها را بر الاغ بار كردم تا با جماعتي كه به حلّه باز مي گشتند ، برگردم. پس از پيمودن چند كيلومتر ، در بين راه براي استراحت و رفع خستگي اتراق كرديم و هر كدام در كنار بار و وسائل خود خوابيديم ، من وقتي كه از خواب بيدار شدم ناگهان ديدم كه هيچكدام از همراهان خود را در كنارم مشاهده نمي كنم. ترس و وحشت بسيار ، تمام روح و جسمم را فرا گرفت ، چرا كه مسير برگشت به شهر حلّه بسيار سخت و خطرناك بود و علاوه بر سختي راه حيوانات درنده بسيار زيادي در آن مسير وجود داشت و از سوي ديگر تا شهر هم هيچ آبادي وساختماني به چشم نمي خورد.

من با ترس و ناراحتي فوق العاده ، روغن ها را بر الاق بار كردم و به دنبال آن عده كه مرا تنها گذاشته و رفته بودند حركت كردم ، لكن به خاطر ترس و اضطراب روحي كه بر من مسلط شده بود پس از اندكي راه را گم كردم. پس با ترس و وحشت مشغول دعا شدم و بزرگان اهل سنت را به كمك و ياري طلب نمودم. پس از گريه و زاري فراوان و توسل ، هيچ نتيجه و كمكي ازآنان دريافت ننمودم ؛ تا اين كه يك مرتبه گفته هاي مادرم يادم آمد كه او گاهگاهي به من مي گفت : ما شيعيان بعد از وفات پيامبر أكرم (ص) دوازده امام داريم كه دوازدهمين ايشان امام زمان عليه السلام است كه هنوز زنده است و معروف به أبا صالح است. اگر كسي در دشت و صحرا راه گم كرده و گرفتار و درمانده شود و براي رفع گرفتاري خويش آن امام بزرگوار را با نام ابا صالح ندا كرده و بگويد يا ابا صالح اغثني ، به طور يقين آن حضرت به كمك و ياري آن شخص مي شتابد و او را از گرفتاري نجات مي دهد.



پس همين كه گفته هاي مادرم بيادم آمد در همان لحظه با خداوند متعال عهد و پيمان بستم كه اگر آن امام ( أبا صالح عليه السلام ) را به كمك و ياري بخوانم و او مرا از اين گرفتاري نجات دهد ، من هم به دين و مذهب مادرم ايمان مي آورم و شيعه مي شوم.

پس از عهد و پيمان با خداوند متعال ، امام زمان عليه السلام را به كمك و ياري طلب نمودم وبا تكرار يا أبا صالح اغثني يا أبا صالح اغثني ، بر محضرش استغاثه كرده و از او كمك و ياري خواستم ، لحظاتي بيش نگذشته بود كه نا گهان كنارم ، شخصي را مشاهده كردم ، كه عمامه سبز رنگي بر سر داشت ، من از تعجب و شگفت زدگي زبانم بسته شده بود و نمي دانستم چه بگويم ، او در همان لحظه راه حلّه را به من نشان داد ، و فرمود : اي ياقوت ! دين و مذهب مادرت را قبول كن و به آن ايمان بياور. سپس فرمود : به زودي ، به دهي مي رسي _ كه همة اهالي آن شيعه هستند _ و از آنجا به حلّه مي روي.

در اين ميان كه قدرت تكلم و حرف زدن را تازه باز يافته بودم عرض كردم : آقا شما همراه من به آن ده نمي آييد ؟ در پاسخ ، حضرت أبا صالح ،امام زمان عليه السلام ، جمله اي به من فرمود كه معني آن جمله اين است : نه ، من همراه تو نمي آيم زيرا هم اينك گرفتاران و درماندگان بسياري در اطراف و اكناف دنيا هستند كه مرا به كمك و ياري مي طلبند و من مي خواهم به ايشان كمك كنم.

تا سخن امام زمان عليه السلام به اينجا رسيد يك مرتبه آن حضرت از نظرم غايب شد و ديگر نتوانستم ايشان را ببينم ! من در آن حال كه از ناپديد شدن امام زمان عليه السلام بسيار افسرده و ملول بودم ، راه زيادي نرفته بودم كه به آن ده رسيدم و آن عده كه مرا در بين راه در خواب گذاشته و رفته بودند يك روز بعد از من به آن ده رسيدند.

سر انجام پس از پيمودن راه و مسير طولاني به حلّه رسيديم . من پس از استراحتي كوتاه ، خدمت جناب سيد مهدي قزويني كه يكي از علماء بزرگ حلّه بود مشرف شدم و قصه و داستانم را به محضرش عرض كردم ايشان هم با كمال اشتياق اعمال و تكاليف شرعي را بر اساس مذهب شيعه كه همان مذهب اهل بيت عليه السلام و اسلام حقيقي است به من آموخت.4

اين نكته را بايد دانست كه گم شدن و از خود بي خود شدن و يا به عبارت ديگر گم كردن راه لازم نيست كه فقط راه مادي و دشت و صحرا باشد بلكه اگر كسي از نظر فكر و عقيده ، و ايمان و اعتقاد هم ، جاده و راه را گم كرده باشد سزاوار است كه در اين گونه موارد هم به ساحت مقدس خليفه الله ، حضرت ولي عصر ، امام زمان عليه السلام توسل جويد و با گفتن يا أبا صالح اغثني آن حضرت را به كمك و ياري بخواند.





منابع و مآخذ :

1_ ر.ك : به سوره ملك / آيه 2 ، اعراف / 179 ، فرقان / 44 ، محمد / 12 .

2_ بحار الانوار ، ج 52 ، ص 366 _ سفينه البهار ، باب عدّ.

3_ حلّه يكي از شهرهاي معروف عراق است كه علماء بزرگ شيعي مانند : علامه حلّي از آن برخاسته است.

4_ بحار الانوار ، ج 53 ، ص 4_ 292